بعد از حماسه به یاد ماندنی تظاهرات مردمی ملت نجیب ومسلمان ایران در 22 بهمن 89 برای حمایت و پاسداشت سی وسومین سالگرد انقلاب اسلامی ، به فاصله سه روز آز آن حماسه یعنی در 25 بهمن ماه 89 یکبار دیگر لشکریان بی بند وبارعمر سعد لعین به تحریک ماهواره های دجال وآزادی کش به جان مردم مسلمان افتادند و حاصل کار آنان شهادت و پرپر شدن کرد بچه ای به نام صانع ژاله ( در سالروز اعلام موجودیت حزب منحله ، ضد انقلاب ومارکسیست آمریکایی ) و محمد مختاری شد. اینجا کلنجار ذهنی دیگر پایان یافت و حجت بر من تمام شد زیرا که دیگر حجت بر موسوی ، کروبی وجریان فاشیستی ومنافقانه منتسب به آنها تمام است .
موسوی وکروبی ویارانشان دموکراسی را در سطلهای زباله!!! می جویند و به تعبیر حضرت روح ا... کبیر نمی خواهند آقا باشند، نمی خواهند عزیز باشند، نمی خواهند خود وکشورشان مستقل باشد اینها آزادیشان را در ذلت، حقارت، پستی و فرومایگی در پیش پای اسرائیل وآمریکا می خواهند؛ آری اینها خوراکشان زباله، لانه شان سطل زباله و جایگاه ابدیشان زباله دان تاریخ و لب و لباب خواسته هایشان فرهنگ برهنگی وخونخواری شهیدان بسیجی است. اینان همانند آن رأس منحوسشان به قیاس بنی العباس دم از قرآن وشیعه و اسلام می زنند اما از طرفی قرآن و اسلام را به دستور واشنگتن وتل آویو به آتش می کشند و برای جانشین برحق امام معصوم شاخ و شانه می کشند آری به نام دفاع از قیام ملت های سیلی خورده تونس ومصر و سایر ملت های تحت ستم به ام القرای اسلام و به رهبری معنوی و حقیقی آن قیامها یورش برده اند؛ اینان در قرآن برسرنیزه کردن آبروی عمروبن عاص بی شرف را هم برده اند از این قرار از آن بی شرف هم بی شرفترند (خودشان روز 25 بهمن به هم دیگر پیامک می دادند بی شرفیم اگر جمهوری اسلامی را سرنگون نکنیم ) خودشان وبزرگانشان دیده اند که ملت نجیب، قهرمان و شهید پرور ایران چگونه رژیم پهلوی بی شرف را که هیچ، بلکه نظام 2500 ساله شاهنشاهی را به عنوان مظهر همه بی شرافتی های ممکن در تاریخ بشریت، به زباله دان تاریخ سپرد ه اند و چون این جماعت هرزه از این انفجار نور پند وعبرت نگرفته اند پس جبرا از هر بی شرفی بی شرفترند .
موسوی وکروبی ومشایخشان لیاقت بیرون آمدن از کوزه ایی که زن و بچه هایشان برایشان با آرم تجاری Made in England ساخته اند را ندارند پس طبیعی است وقتی قدرت اداره زن وبچه اشان را ندارند فرمانروایی حاربین با سطلهای زباله را به عهده بگیرند وهم چون حرامیان شب به زینب کاروان کربلا سنگ پرتاب کنند و جانشینی نایب بر حق معصوم را برنتابند .
ملت خداباور ایران اسلامی روزهای سخت وسرد زمستان سال 57 را به خاطر دارند روزهایی که شعار " تاشاه کفن نشود این وطن وطن نشود" فضای ایران را پرکرده بود اما اقلیتی بی دین، هرزه وچاقو کش در میدان بهارستان خطاب به بختیار نجاست خوار شعار میدادند که سنگر جنایت و پلشتی وغارت شاهنشاهی را محافظت نماید اکنون کوتوله ها وفسیلهای سیاسی که نه، بلکه شکم بارگانی چون کروبی ومتوهمانی چون موسوی به توله های مثلا نسل دوم وسوم آن اقلیت دله دزد دل بسته اند واین هم شاید تعجبی ندارد زیرا ملت ما به خوبی می فهمد که از کوزه همان طراود که در اوست. بلکه تعجب از آن بلعم باعوراهایی است که مطابق آیه صدر این مقاله تا مستجاب الدعوه که چه عرض کنم، بلکه به روایتی در راه خدا واسلام وانقلاب شکنجه هم دیدند و هم چون زبیر سیف الاسلام به مقام ریاست مجلس در دوران دفاع مقدس، نخست وزیری امام(ره)، به مقام یاوری امام (ره) و .... رسیدند اما وقتی فرعون قصد دستگیری موسی(ع) را نمود و اراده کرده بود که ولایت ناشی از فقاهت موسی (ع) را نابود کند به این جماعت گفت شما مشروعیت اجتماعی دارید و بواسطه مستجاب الدعوه بودن بهترین گزینه برای نفرین کردن واقدام بر علیه موسی (ع) هستید وبلعم باعورا سوار بر الاغ مستی (شاید همان ماهواره !!!) بر موسی علیه السلام اراده یورش کرد تا جاییکه آن الاغ زبان بسته هم به فرمان حق تعالی زبان بر اعتراض به این شیخ بیسواد باز نمود که با ولی حق نجنگد و ماجرا بدانجا رسید که خداوند اسم اعظم ومقام سربازی امام زمان را ازوی باز پس گرفت وشیطان درعقبه او برایش هورا کشید و سوت وکف زد (مگر نشنیدید سخنان وزیر خارجه هم جنس باز آمریکا خانم اشرف السلطنه یعنی بانو کلینتون را که می گوید درکنار کروبی وموسوی واعوان وانصارش ایستاده است) وخداوند تعالی می فرماید اگر می خواستیم بلعم باعورا را به وسیله آن اسم اعظم (و مرارتهای که برای راه موسی (ع) تحمل کرده بود ) بلندش می کردیم ولی او به زمین گرائید یعنی پستی طلب کرد و به دنیا میل نمود و از هوا وهوس خویش پیروی نمود (یعنی مست قدرت شد ودل در عبا وقبای رهبری موسی (ع) بست و دردام بازی انگلیس واسرائیل وفرعون گرفتار آمد )
حکایت وی حکایت سگی است که اگر بر او هجوم بری پارس می کند (به دروغ سند تجاوز برای موسی (ع) ویارانش جعل می کند ) واگر اورا به حال خود واگذارید باز هم قرار نمی گیرد وسر جای خود نمی نشیند بلکه باز هم پارس می کند ( اعلامیه میدهد و شاید ابهام آمیز پارس می کند ) و حتی پارس کنان به سطلهای زباله هم حمله می کند و این حکایت قومی است که آیات خدارا تکذیب کردند پس این خبر را برای موسوی وکروبی ومشایخشان وپیروانشان بخوان شاید اندیشه کنند. بلعم باعورا وسگ ها تنها به سطل زباله می زنند و ما در رکاب ولی امر و نایب معصوم علیه السلام یعنی حضرت آیت اله العظمی امام سیدعلی خامنه ایی حسینی انشاء ا... مصداق (مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا سوره احزاب ؛ آبه ۲۳ ....) باشیم .
گریه راه گلویم را بسته است و به خداوند قهار شکوه می کنم اللهم نشکوا الیک ... خدایا ببین این نامرد های هار ومست قدرت وشهوت با امانت امام خمینی (ره ) یعنی ولایت مطلقه فقیه چه ناجوانمردانه رفتار می کنند خدایا تو میدانی هدف ازهمدستی این ها با رجوی و توله های پهلوی هجوم به اسلام تو وهجوم به امام زمان توست وتو خودت قاهر الاعدایی پس یا قاهرالاعدا بگذارم وبگذرم و کلام و قال ومقال را به فراز های پایانی سروده جدیدعلیرضا قزوه عزیز می سپارم که حدیث این روزهای اصحاب نهروان یعنی موسوی وکروبی را در نمایش بلعم باعورا وسگ و سطل های زباله با قالبی فهیمانه تر اما متفاوت از من خوب سروده است باشد که کمی آرام گیریم .
«من تیغ رویارو زنم...»
شما هیچ غلطی نمیتوانید کرد
نه با هزار نفر
نه با صد هزار نفر
نه حتی با یک میلیون نفر
که ما شصت میلیون نفریم
و از لجتان ساندیسهای ایرانی میخریم و میخوریم
اما به پپسی کولا رای نخواهیم داد
و هیچ نیازی به مک دونالد و کی اف سی نداریم
و هیچ نیازی به بیبی سی و صدای امریکا
شما شب را در استودیوی بیبی سی بخوابید
و صبحانهتان را در استودیوی صدای امریکا بخورید
شما برای خنده ما خوبید
گیرم که برلوسکنی فاحشههایش را فرستاد
محملباف دوستان بازیگر امریکاییاش را
نوریزاده خواهران اسرائیلیاش را
گیرم که به نفع شیخ کروبی
خانوم هیلاری لشکر کشید
گیرم که با دروغ
طفلان معصوم را به خیابان کشیدید
باز هم شما کمترید
نه مولای ما به شما باج خواهد داد
نه ما
حسین (ع) با یک جبهه جنگید
علی (ع) با دو جبهه
مولای ما با چهار جبهه میجنگد
اما باکی نیست
من دیدهام پسران رهبر را
یک لاقبا و ساده
در میان همین مردم
و دیدهام بچههای فتنه گران را
سوار اسب و یله در انگلستان و دوبی
و دیدهام کدام شیخ
از شهرام خان پول گرفت
و دختر کدام شیخ
مربی اسکی و اسب داشت
و در محله لیان شانپو رای میخریدند
من تمام اینها را دیدهام
و فرش کهنه و ساده خانه آقا گواه است
و شامهای ساده آقا را دیده بودم
در کرمان
من دیدهام کدامتان راست میگویید...
**
امشب ولنتاین نازنازی هاست
بادا بادا مبارک بادا
آن روز هم عاشورا بود
و والانتیان شیخ و تو بود
شیخ و گوگوش
میر و سروش
والانتین است
شیمون پرز و نوریزاده
خانوم هیلاری و فائزه
مریم قجر با آن یکی شیخ فتنه گر
والانتین است و همه دست بزنند
جنگ ساندیس و کوکاکولاست
لطفا دست بزنید
باشد شما با شمشیرها و سلاحهای عجیب غریب هالیوود بیایید
ما با همین نی ساندیس میآییم
و با همین بچههای بسیجی
و با موتورهای دو ترک و سه ترک ساخت وطن
و با همین پیرزنان و پیرمردانی که هر سپیده شما را نفرین میکنند
افهم یا شیخ مهدی دیروز
افهم یا شیخ مینی جوبها و گوگوشها
یا شیخ گوگوش و داریوش
تو پشیمان میشوی
و گریه خواهی کرد
روزی که دیر شده ست
به میر افهم هم نخواهم گفت
که دیر شده ست برایش...
نظرات شما عزیزان: